( تولدم )


چو شوکران بوده اگر

یه وقتایی همچو عسل

شاد بودم، یا خون جگر

گذشت یک سال دگر


عمری که چار نعل می تازه

خفته به خواب غفلتیم

اگر که خوب بودم، یا شر!

از این کتاب عمرِ من

ورق خورده برگِ دگر


وقتی صدای گریه ام 

رسید بر گوش پدر

ماما می گفت مژده حاجی

داده خدا به تو پسر

به یمنِ شادیِ خبر

گشته فناااا.

.موجودی جیب پدر!


پ ـ ن

بنام خدا

با سلام به دوستانم و اساتید محترم

خوشحالم که خداوند ثروت زیادی بر من عطا نموده

چه ثروتی بالاتر از شما؟

و مهمتر 

ثروتی بالاتر از نوکریِ نوکرانِ اَبا عبدلله ع مگر هست؟

خدایا شکررررررر




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها